باز هم ترساندن ملت از دشمن
این گفته بعض دولتمردان، انسان را به یاد این فراز از تاریخ عبرت انگیز می اندازد. همان فرازی که با این گونه سخنان اطراف مسلم که سفیر امام حسین علیه السلام بود را خالی کردند:
وقتی خبر دستگیری هانی بن عروه به مسلم بن عقیل رسید، وی با یارانش به جنگ با ابن زیاد برخاسته و قصر ابن زیاد را در حلقه محاصره افکنده، و ابن زیاد در قصر متحصّن شده، و جنگ بین لشکر ابن زیاد و لشکر مسلم در گرفت.
اصحاب ابن زیاد که با وى در قصر بودند، از قصر به مردم اشراف یافته و یاران مسلم را از جنگ بر حذر داشته و آنان را از لشکر شام بیم مىدادند و این وضع تا فرا رسیدن شب ادامه یافت.
با فرا رسیدن شب یاران مسلم از پیرامونش پراکنده شده و به یکدیگر مىگفتند: با فتنهاى که این همه شتاب دارد چه کنیم، بهتر آن است در خانههایمان نشسته، و این دو گروه را واگذاریم تا خدا کارشان را به اصلاح آورد.
جز ده نفر از جمعیت یارانش با وى نماند، به مسجد رفت تا نماز مغرب را بگزارد و آن ده نفر نیز متفرّق شدند.
مسلم چون وضع را چنین دید، یکّه و تنها در بازار و برزن و کوى کوفه حرکت کرد...
آیا ما هم با ترس از آمریکا و لشکر پوشالی آن، اطراف رهبر و امام خود را خالی می کنیم؟
لهوف / ترجمه میر ابو طالبى ؛ ص104
ابن طاووس، على بن موسى، لهوف / ترجمه میر ابو طالبى - ایران ؛ قم، چاپ: اول، 1380 ش.